Thursday, December 31, 2009

بر ما هرآنچه لایقمان هست می رود

اگر دیگه بی تفاوتیم به شلوغی ها و کتک خوردن مردم...
اگه دیگه نا امید شدیم و حتی حوصله فکر کردن به شرکت در تظاهرات نداریم
...
اگه وایسادیم ببینیم حالا چی میشه؟ اگه وایسادیم ببینیم حالا این شلوغی ها به نتیجه میرسه یا نه؟
اگه فقط لینک شلوغی ها و عکس هاش رو به اشتراک می گذاریم و شرکت توی تظاهرات به بقیه رو میسپریم ...
اگه فقط بلدیم بگیم چه کاری درست بود ومردم چه اشتباهاتی کردن...
اگه فقط بلدیم بگیم خشونت بده اما خودمون تا حالا یه باتوم نخوردیم ببینیم چه دردی داره...
اگه حال چهار تا شعار نوشتن روی اسکناس رو هم نداریم...
اگه فقط منتظر بقیه ایم
لایقمون همین احمدی نژاد و کلکسیون بیماران روانی کیهان و بیست و سی هست

پ ن: این هفته صد بار به خودم فحش دادم که چرا تاسوعا فقط تا تجریش رفتم و عاشورا هیچ غلطی نکردم

هرچند مضحک است و پر از خنده های تلخ

بر ما هرآنچه لایقمان هست می رود...


بیمار هفته : احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد

حیوان هفته: گوساله و بزغاله که هزار بار شرف داره به مزدور حکومت بودن

حکومت هفته : حکومت نظامی با آزادی نزدیک به مطلق

آلبوم هفته: آلبوم جدید شاهین نجفی (illusion)

شعار هفته: دیکتاتور بیچاره اربعین هم تو راهه

سمبل هفته: ساندیس بلورین (تقدیم به تمامی شرکت کنندگان مراسم هتک حرمت عاشورا)


Monday, November 30, 2009

رامیاد یک طرف خالخالی

پس از تحقیقات فراوان و دیده شدن دیوسلول های چند هستهای مخصوص با انکلوزیون های درون هسته ای در ما حصل خراش ویزکول های جوان یا بیوپسی دلالت بر وجود ویروس زونا ویاهرپس در اینجانب دارد
اینایی که گفتم رو از خودم نگفتم که...
از کتاب عفونی سسیل دکتر عبیدی صفحه 228 گفتم...البته اول 20 دقیقه به اسم های توی کتاب می خندیدم ولی بعد دیدم پدر گرامی چپ چپ داره نگاه میکنه دیگه نخندیدم
در همین کتاب در ادامه نوشته شده... برای آبله مرغان یا زونا هیچ گونه درمان اختصاصی در دسترس نیست !!! و درمان علامتی و معطوف به تسکین ناراحتی های موضعی و مهار کردن عفونت های ثانویه است
البته کتاب یکمی قدیمیه
این روز ها هر کی به من زنگ میزنه یا باهام چت میکنه میگه: تو بچگی مگه آبله مرغون نگرفتی؟!!
که لازمه عرض کنم اینجوری که من فهمیدم کسایی زونا میگیرن که قبلا آبله مرغان گرفتن و این ویروس به حالت خفته در بدنشون وجود داره و وقتی بدن از لحاظ عصبی دچار افت میشه این ویروس فعال میشه و به اعصاب حمله میکنه
اونایی که رشته تجربی خوندن الان دارن قاه قاه به این نوشته های من می خندن ولی خب به هر حال یه مهندس در همین حد از ویزکول و زونا سر در میاره دیگه
خلاصه دکتر بهم گفت : یه 5 روزی سر کار نرو و بمون خونه...باید ریلکس باشی و نباید عصبی بشی و این دم آخری هر درخواستی داری به اطرافیان بگو و بگو که باهات مخالفت نکنن
منم دیدم بالاخره مسئله مرگ و زندگیه...یه لیست از دوست و آشنا نوشتم و درخواست هامو آماده کردم
میدونم الان داری میگی یه زونا گرفته چقدر خودشو لوس میکنه و فیس بوک و بلاگ و همه جا داره جار میزنه..
همینی که هست... خیلی هم دلت بخواد
:D :D

انشالا هیچ وقت تو زندگیتون خال خالی نشین


کمپوت هفته : کمپوت سالاد میوه
آهنگ هفته : آهنگ خاطرات از 0111
رستوران منتخب هفته : بابی ساندز .. ساندویچ برگر گردویی
مدل ریش هفته : پرفسوری پر پشت
هله هوله هفته : کروک _ در تندیس خوردم هفته پیش خوشمزه بود
paranormal activity : فیلم هفته


Friday, November 27, 2009

اردک آبی

خب بالاخره فرصت شد یک بار راجع به اردک آبی بنویسم
الان 4 سالی از اولین ورود من به اردک آبی یا به قولی اعتیادم به اردک میگذرده
بسیار خاطره دارم از خود رستوران و آدم هایی که باهاشون اونجا رفتم
خیلی از اون آدم ها رو دیگه ندیدم و احتمالا هم نبینم و خیلی های دیگه رو که اولین بار تو اردک دیدم هفته ای دو سه بار میبینم
البته که بنده شکمو هستم و شکمو ها را دوست دارم و یکی از دلایلی که اردک را نیز دوست میدارم خاصیت شکمو جذب کنی آن می باشد
اکثر آدم هایی که اونجا میان شکمو هستن و این خودش به آدم یه حس خوب میده که پیش شکمو ها نشستی و داری غذا میخوری
چند وقت پیش اتفاقی متوجه شدم که خیلی از دوستام منو با اردک میشناسن و حتی برعکس... اردک آبی رو با رامیاد میشناسن
شاید اگه یه روز خیلی پول دار بشم اولین چیزی که میخرم 2 دنگ از اردک آبی باشه
خب دیگه بیش از این نمیتونم بنویسم چون رویای اردک منو گرفته و الانه راه بیفتم سمتش
روزگارتان آبی از نوع اردکیش

آهنگ پیشنهادی این هفته: فریب از حامد نیک پی
رستوران پیشنهادی: خب معلومه
هله هوله هفته : شکلات تلخ هیس
میوه پیشنهادی : گریب فروت

Friday, November 13, 2009

billmaz oriented

تا حالا شده که بخواین چیزی رو واسه کسی توضیح بدید و کلا به غلط کردن بیافتید؟
من فراوون این اتفاق واسم افتاده ...یه موقعی تدریس خصوصی برنامه نویسی می کردم،که بعد از چند جلسه که با شاگردان محترم داشتم متوجه شدم چیزی از حرفای من نمی فهمن و هی سعی میکردم از مفاهیم ساده تر شروع کنم... کار به جایی رسیده بود که دیگه مربع و مستطیل و این ها هم جواب نمیداد و برای مثال به خربزه و هندوانه متوسل شده بودم
از این موارد هم یکی 2 تا نبوده از شاگرد گرفته تا مدیر و کارفرما و همکار بارها به این مشکل برخوردم که بعد از کلی صحبت با طرف متوجه میشی که هر چی که گفتی باد هوا بوده و از اول باید شوع کنی ...از اول اول اول
یادمه یه شرکتی با مثلا رفقای دانشگاهی کار میکردم و مدیر بازرگانی بودم رفته بودم مدیر یک آژانس مسافرتی معتبر رو برای معرفی سرویس های گردشگری الکترونیک ببینم... کلی منتظر موندم تا مدیر محترم اومدن و من شروع کردم در مورد سیستم ها توضیح دادن و طرف هم سرش رو به نشانه تایید تکون میداد بعد از چند جمله فهمیدم چیزی نمیفهمه... گفتم از اصلا ببینم این آژانس وب سایت داره و پرسیدم از مدیر آژانس که وب سایت داین ؟
با کمی مکث گفت :
دیگه؟ بله داریمww
گفتم آدرسش رو میتونم داشته باشم ؟ ایشون فرمودند بله یاداشت کنید:
ww.com
در این لحظه بود که داشتم شاخ در میآوردم
و بعد گفتن ایمیلتون رو هم اگه بدین و گفتن
@ww.
و من در این لحظه شاخ در آوردم و متاسف شدم که من اون همه توضیحی که به ایشون دادم حکم کشک داشته
لذا بعد از مدتی خودم رو عادت دادم که در هر موردی که با کسی که نمی شناسمش می خوام صحبت کنم از ساده ترین و پیش پا افتاده ترین ها شروع می کنم
و فرض اولیه می گیرم که طرف هیچ اطلاعاتی در هیچ زمینه ای نداره
باور کنید باعث صرفه جویی بسیاری در زمان و انرژی میشه
و اما چند روز پیش بود که توی صحبت های دوستی برای این روش و دیدگاه که مدتی ست دارم اجراش میکنم اسمی مناسب پیدا کردم
بله اسمش هست
billmaz oriented
.
.
.

(فیلم پیشنهادی هفته : نیش زنبور (حتما برید ...قشنگه
آهنگ منتخب هفته : آلبوم جدید حمید عسگری آهنگ شماره 2
هله هوله پیشنهادی هفته: بامبو چیپس

Sunday, November 8, 2009

پیچ اول از پیچ پیچی جدید

خب بازم من وقت خالی پیدا کردم و هوس کردم باز بنویسم
خب حالا چی قراره بنویسم؟
اینجا افکار پیچ پیچی من قراره نوشته بشه. پیچ پیچی هم یعنی اینکه نوشته هام کلا ربطی به هم نداره و در مورد هر چیزی و هر کس و هر موضوعی می نویسم
لازم به ذکر است که بلاگ اینجانب سیاسی نیست اما سیاست و شوخی با سیاستمداران را دوست دارد
آهان راستی تو بلاگ های قبلی بعضی مواقع یه آدمی بود به نام رامیاداموس که پیش گویی میکرد ،اینجا هم باز گهگاهی پیش گویی میکنه
و البته هر دفعه هم یه سری چیز منتخب اعلام مینمایم مثل آهنگ و شی و شعار و ماشین و لباس و ... همینطوری
و آآآآما بحث پیچ پیچی امروز
بنده امروز چون 2 ساعت تو ترافیک بودم گفتم هویجوری راجع به ترافیک بنویسم
ماها عادت کردیم یه ساعت صبح و یه ساعت بعد ظهر هر روز تو ترافیک بمونیم
چون به مرور هی بدتر شده به چشممون نمیاد و یه چیزه عادی شده برامون ،البته گاهی اوقات اگه پلیس جای چراغ راهنما وایسه که دیگه ایفتیضاح میشه
یادمه یه دوستی بعد از 8 سال از خارج اومده بود و باور نمی کرد که چقدر واسه همه عادیه اینکه خب ترافیکه دیگه 1 ساعت طول میکشه برسیم خونه
واقعا جالبه که مثلا ما 8 ساعت میخوایم بیرون کار کنیم 2 ساعت رفت و آمدمون طول میکشه
و برامون عادیه
خب ازاین غر غر کردن ها اگه بگذریم
میرسیم به اینکه حالا چه کنیم؟
بنده یه راه حل پیچ پیچی دارم واسه ترافیک کاملا غیر عملیه
اونم اینه که یه روز وسط هفته رو به صورت رندوم تعطیل کنن اونوقت چون مملکت گل و بلبل هست بین التعطیلین تعطیل میشه و طبق معمول نصف مملکت میرن مسافرت
در این صورت اون نصف بقیه میرن به کاراشون میرسن
هفته ی بعد اونیکی نصفه بره مسافرت و بقیه به کاراشون برسن
باور کنید بازدهی مملکت بیشتر میشه
بله میشه
نمیشه؟


آهنگ منتخب ایندفعه: مستم و مستم ، جردن رو بستم (از برادر اشکین ملودی)
شی منتخب ایندفعه : مگس کش
شعار منتخب ایتدفعه: بسیجی واینسا ، امروز ناهار نمیدن