Friday, January 15, 2010

خدا بیامرزدش

باز سر و کله عزرائیل توی کوچه ما پیدا شده
دیشب وقتی داشتم میومدم خونه دیدم همسایه سر کوچه به ملکوت پیوسته
پیر مردی بد اخلاق بود ... یادمه وقتی 10_12 سالم بود توی کوچه که فوتبال بازی می کردیم دو حالت داشت که بازیمون تموم می شد
حالت اول این بود که دیگه داشتیم از خستگی می مردیم و بازی رو تموم می کردیم
حالت دوم هم این بود که توپ می افتاد خونه همسایه یعنی خونه ی همین پیر مرده
هر موقع هم زنگش رو میزدن کلی داد و بیداد می کرد و توپ رو هم نمی داد
اما بعضی از روزها حالش خوب بود و خوشحال بود...وقتی زنگش رو می زدیم یکم غرغر می کرد اما هرچی توپ توی حیاطش بود رو پرت می کرد توی کوچه.
خلاصه ما معمولا 7_8 تا توپ داشتیم که دونه دونه می افتاد خونه همسایه و منتظر می موندیم تا این پیرمرده حالش خوب بشه.
خدا بیامرزدش


بستی هفته : بستنی کارامل کاله
آلبوم هفته : "با مردم بیگانه" از فرمان فتحلیان
هله هوله هفته : کول کاپ
داروی شفا بخش هفته : برگ الورا

1 comment:

  1. آدم پشت مرده صحبت نمیکنه
    کولا کاپ پسرم نه کول کاپ...گرونه نمی ارزه
    واقعا آلوورا تاثیر داشت؟
    یادش بخیر تو شرکت می خواستیم یه بار خوراکی کنسرو آلوورا بگیریم نسیم نشنیده بود گفتیم اسم یه کنسرت تو اسپانیا است تو چه جور راک بازی هستی نشنیدی؟؟؟ بعد کلی تعجب کرد ما هم خندیدیم...بعد زنگ زدیم سوپر محمد علی که بیاره
    کیاوش گفت آقا دو تا کنسرت لطف کنین با...:))))

    ReplyDelete